انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری به عنصر مبهم بازار سرمایه بدل شده است. این وضعیت دو نقشه متفاوت را پیش روی فعالان بازار میگذارد. آیا کلیشه رشد بازار برای جلب مشارکت سیاسی جامعه تکرار میشود؟ یا اینکه بورس ۵۰ روز پر تشویش و پرایهام را پیش روی خود دارد؟
یک کارشناس بازار سرمایه میگوید: ما یک مرگ تدریجی را در بورس و بنگاههای تولیدی داشتیم که به بی اعتمادی خیلی بزرگی دامن زده است. به عبارتی درست است که بازار سرمایه دچار مرگ تدریجی شده، ولی میشود گفت که سرمایه فعالان بازار بیشتر دچار مرگ عینی شدند و این مساله یعنی جو بی اعتمادی که شکل گرفته، برگرداندنش کار سختی است.
این روزها حال بازار سرمایه و اهالی آن خوب نیست، چراغ قرمز دائما در بورس چشمک میزند و فعالان آن از این وضعیت کلافه هستند. در این میان بازارهای موازی به نسبت عملکرد خوبی داشتند و به نوعی میتوان گفت بورس از آنها عقب افتاده است.
تهدید مالیاتی بورس برطرف نشده حالا خبر از فعال شدن تهدیدی دیگر علیه این بازار به گوش میرسد. این که نرخ اخزا به ۳۵ درصد رسیده و به نظر میرسد دولت با تمام قوا در این بازار میتازد، بیتفاوت به این که آسیب به بورس در وهله اول آسیب به تولید و اقتصاد کلان کشور است و با جذاب کردن بازارهای بدهی نمیتوان امیدوار بود که اقتصاد توسعه پیدا کند.
کارشناس بازار سرمایه معتقد است؛ این بازار جایی در اولویتهای دولت ندارد؛ این مسئله از خیلی جنبهها ثابت شده است، هم از بعد تأمین مالی و هم از بعد بحث افزایش تولید در برنامههای دولت؛ به عبارتی بیشتر جنبه تبلیغاتی داشته است.
یک کارشناس بورس میگوید: بعد از اسفند ماه آن هم در مقطع کوتاهی که بازار یک مقدار مثبت و رو به صعود بود، به دلایل مختلفی منفی شد. یک بخشی ناشی از جنگ با اسرائیل و تنشهای ژئوپولیتیکی بود، اما بعد همچنان بازار به خاطر اینکه پارامترهای منفی بازار حذف نشده و از بین نرفته و بهبود پیدا نکرده است همچنان منفی است. پارامترهایی مثل نرخ بهره ۳۰ درصد که الان در اقتصاد کاملا جا افتاده است؛ یکی هم بحث عدم رشد دلار نیما. هر دو مورد باعث شده که بازار رشد پیدا نکند و یک روند منفی فرسایشی به خودش بگیرد.
اگرچه اتخاذ دو تصمیم از سقوط بیشتر بازار سرمایه طی روز یکشنبه جلوگیری کرد، اما بورس همچنان نیازمند محرکها و مشوقهایی است که از رکود خارج شود، عواملی که کلید آن در دست دولت است و به گفته «حسن حسین نیا» کارشناس بورس در هر کجای دنیا که باشیم، وقتی بازار سرمایه به عنوان یک نماگر اصلی از شرایط اقتصادی در چنین وضعیتی به سر میبرد، باید از سوی دولت مورد حمایت قرار بگیرد.
سقوط بورس در روز گذشته دنباله تاثیرات تغییر در نرخ خوراک پالایشیهاست که گفته میشود به کاهش سود آنان منجر خواهد شد؛ تصمیم ناگهانی دیگری که از سوی دولت اتخاذ و آثار آن در وهله اول در بورس مشاهده شد. در تحلیلهای دیگری نیز آمده که رشد نرخ دلار که میتوانست محرکی هرچند کاذب برای رشد بازار باشد، حالا بلای جانش شده و گرایش سرمایهگذاران را به آن سمت برده است.
بازار سرمایه در روز شنبه با ریزش شدید شاخصها مواجه شد و این روند در روز یکشنبه نیز ادامه یافت. «هومن عمیدی» تحلیلگر بازار سرمایه در توضیح وضعیت پیش آمده در بازار سهام به وعده وزیر اقتصاد در مورد تحلیلپذیر کردن بورس اشاره و میگوید: این وعده نه تنها عملی نشده بلکه ریسکهای غیر منطقی زیادی به بازار حواله شده است، ریسکهایی چون بخشنامه اخیر وزارت نفت که بر اساس آن فرمول نرخ بنزین در شرکتهای پالایشی تغییر خواهد کرد.
مسئه نرخ خوراک پتروشیمیها به عنوان یکی از نمودهای دستکاری مستقیم دولت در بازار سرمایه از اردیبهشت ماه آغاز شده بود. درآن زمان این تصمیم غیرمنتظره موجب زیان بسیاری از سهامداران خرد شد و حتی در این مسیر موضوع رانت اطلاعاتی موجود در بازار سرمایه سبب شد عدهای سودهای هنگفتی به جیب بزنند. در چنین شرایط پرریسکی آیا راهی وجود دارد تا با استفاده از آن بتوان به صیانت از حقوق سهامداران خردی پرداخت که هنوز با گذشت چند ماه از آن اتفاق در زیان به سر میبرند؟
یک کارشناس بازار سرمایه معتقد است: بورس الان ۱۵۰ میلیارد ارزش دارد؛ شاخص در این ۹ ماهه هیچ سودی نکرده است. میتوان این را نسبت به ۴۳۰ میلیارد دلار مرداد ۹۹ یا زمانی که آقای رئیسی رئیس جمهور شدند و قرار شد به داد بازار برسد مقایسه کرد که ارزش بازار ۲۳۰ میلیارد بود؛ اما الان ارزش دلاری بازار به شدت پایین آمده و نه تنها دیگر کسی کمک نمیکند بلکه مصوباتی علیه بازار سرمایه اجرا میشود.
از ابتدای سال رکود عمیقی بر بورس اوراق بهادار تهران حاکم بوده و اخبار مثبت و منفی جنگ غزه صرفا آن را با شوکهایی همراه کرده بود. اما آیا میتوان گفت با وضعیت معاملات روز یکشنبه، بازار سرمایه به وضعیت قبل از جنگ بازگشته است؟
بازار سهام در حالی آخرین روز کاری هفته را به پایان رساند که باز هم با ریزش نسبتا شدیدی روبهرو بود. وضعیتی که به گفته «حسن حسیننیا» کارشناس بازار سرمایه علاوه بر اخبار جنگ، تحت تاثیر عدم شفافیتها و ابهامات بالا در ماههای گذشته، نبود مشوقهای کافی و در عین حال تقویت بازار بدهی به عنوان بازار رقیب در مقطع فعلی است.
رئیس سازمان بورس اعلام کرده است صندوق توسعه ملی بر اساس تعهد خود تا پایان سال ۶ هزار میلیارد تومان دیگر به بورس پرداخت خواهد کرد؛ اقدامی که به گفته پیمان مولوی، کارشناس اقتصادی صرفا اتلاف منابع ملی است.
در روزهایی که بازار سرمایه با رکود دست و پنجه نرم میکند و فعالان بورس چشمانتظار کوچکترین سیگنال مثبت به بازار هستند، وضعیت خودرو و مسائل مربوط به قیمتگذاری آن سبب شد بازار در پایان هفته روندی ریزشی به خود بگیرد.
تاثیر اخبار جنگ اسرائیل و حماس تا آن جاست که دیگر حساسیت بازارها به اخباری، چون آزادسازی ارز از لوکزامبورگ از دست رفته و قابلیت پیش بینی روند ریزش بورس را با خطا مواجه کرده است.
اگرچه اخباری همچون افزایش قیمت نفت تا نرخ ۱۰۰ دلار و وضعیت بازارهای موازی همچون طلا و ارز بازار آزاد میتوانستند سیگنالهای مهمی برای بازار سهام در آغاز هفته جاری باشند، اما به عقیده کارشناسان افزایش نرخ بهره بانکی و تصمیمات متناقض سیاستگذار دو عاملی هستند که بورس را تحت تاثیر خود قرار داده است.
آرش شهریاری، کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه چشمانداز بورس تهران برای سرمایهگذاران همچنان نامشخص و با اما و اگرهای فراوان همراه است، گفت: بازگشت اعتماد و پول به بورس سختتر از همیشه شده است.